برایت بارها باید بگویم

برایت بارها باید بگویم :

که دررگهای من جاری شدی چون خون

که از من ساختی بار دگر مجنون

نمیدانم که در جای نگین تاج زرین کلاهت جای میگیرم

و یا بی رحمانه در زیر پاهای تو میمیرم

نمیدانم  که بعد از سال های سخت و دشوار

که بعد از روزهای گرم و شیرین

زمان مردنم

آیا در آغوش تو جانم را خدا گیرد؟

و آیا این آرزو در نطفه میمیرم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد